قصه نخست پرگار | ماجرای اصغر حمال

ماجرای اصغر حمال شازده‌ حمام نوشته‌ دکتر محمدحسین پاپلی یزدی جلد دوم چهارده پانزده نفر بچه یزدی بودیم که می‌خواستیم کنکور بدهیم قرار شد با هم مسافرت کنیم. روزی که در مشهد کنکور دادیم شب به کوه سنگی رفتیم. کوه سنگی یکی از تفرجگاه‌های مشهد بود و هنوز هم هست. در سال ۱۳۴۶ در آنجا […]

برای مشاهده محتوا لازم است

نظرات و دیدگاه ها
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.